حکومت پهلوی هرگز در میان مردم ایران مشروعیت نداشت، جدا از چگونگی تاسیس و ادامه حیات حکومت پهلوی، یکی از مهمترین دلایل این امر، شخصیت خود شاهان پهلوی است. بسیار گفته اند که محمدرضا در برابر زنان به شدت نقطه ضعف داشت . . .
ایرانیان در عصر قاجاریه آنچنان ضعیف شده بودند که نتوانستند در مقابل ارتش سراپا مجهز روسیه بایستند و سرانجام علیرغم جانفشانی ها و مقاومت بخش های زیادی از منطق شمالی ایران و از جمله گرجستان را از دست دادند. اما به غیر از قدرت روسیه، عوامل دیگری نیز در شکست ما از این کشور موثر بود. از جمله آنکه سالها پیش از آن در حمله اقامحمدخان به این سرزمین خاطرات بدی ...
تردیدی نیست که عمده کشورهای اعزامکنندهی مستشار به دیگر کشورها، اهداف خاص استعماری و منافع ویژهی اقتصادی و سیاسی خود را دنبال مینمایند. فلذا اولویت اول آنها، تأمین منافع و مصالحی است که عظمت کشورشان را تضمین مینماید. در حقیقت، هرگونه کمک مستشاران به کشورهای اعزامشونده نیز جزئی از این برنامهی استعماری تلقی میگردد.
مهمترین و بی سابقه ترین مراسمی که در دوره محمدرضا پهلوی برگزار شد، جشنهای موسوم به 2500 سال شاهنشاهی ایران در سال 1350 ش در تخت جمشید بود . گویا برای اولین بار در سال 1337 بود که شاه به رغم مشکلات عدیده سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی کشور به فکر افتاد به مناسبت گذشت 2500 سال از پایه گذاری رژیم شاهنشاهی در ایران به دست کوروش هخامنشی جشنی در خور اعتنا برگزار ...
بر طبق اسناد تاریخی و گزارشات سفرنامه های جهانگردان خارجی، ایرانیان مردمی مهمان نواز بودند و حتی نسبت به اقلیتهای سیاسی و دینی نیز برخورد شایسته و مطلوبی داشتند. اورسل جهانگرد هم بر این باور است که ایرانیان در رابطه با اقلیتها، آزاد اندیش و بزرگ منش هستند . . .
تلاش سپنتا برای پیدا کردن زن فارسی زبانی که حاضر به بازی در فیلم شود، به جایی نمی رسد و بناچار دست به دامن همسر راننده اردشیرخان می شود. صدیقه سامی نژاد که یک اشکال عمده هم داشت و آن لهجه غلیظ کرمانی اش بود. سپنتا با وسوسه «اولین هنرپیشه زن تاریخ سینمای ایران شدن» او را راضی می کند.
سفیران، چون به حضور شاه میرسیدند، پس از تعظیم و بوسیدن پای یا دست او، نامهای را که از فرمانروای خود داشتند، بدو تسلیم میکردند و هدایا را با تشریفات خاصی از نظر او میگذرانیدند. مثلا سفیر هند (خان عالم) عده همراهانش از هفتصد میگذشت. این سفیر با خود از هندوستان جانوران گوناگون مانند فیلان، و گاوان هندی و ببر و پلنگ و آهو و یوز و کرگدن و طوطیهای رنگارنگ ...
بسیاری از رجال عصر پهلوی در ازای خوش خدمتی هایی که به دربار و شخص شاه انجام می دادند پاداشهای مفصل دریاف تی کردند. در این سند به پاداش اهدایی از سوی محمد رضا شاه به پرویز ثابتی اشاره شده است.
تاریخ شکل گیری سفارتخانه ها در دوره قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا پیش از دوره مذکور، نامی از سفارتخانه به معنای مکان و ساختمانی که در آن هئیت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول باشند ذکر نشده است. در ایران عهد ناصری سه نقطه به لحاظ وجود کنسولگریهای بسیار از اهمیت بسزایی برخوردار بودند . . .
موضوع کتاب و کتاب خوانی از دیرباز در زندگی روزمره ایرانیان جایگاه ویژه و مهمی داشت و کودکان ایرانی از همان ابتدای سنین رشد کتابهایی ماند قرآن و دیوان حافظ را در خانه خود می دیدند. آن دسته از کودکانی که به مکتب خانه می رفتند در کنار آموزش قرآن و سایر آموزشهای مکتب خانه، ملزم به تهیه کتابهایی برای خواندن و در برخی از موارد برای ازبر کردن بودند . . .
روز دوشنبه 28 دسامبر 1855 میلادی برابر با 18 ربیع الثانی 1272 قمری برابر با 7 دی ماه 1324 شمسی، برادران لومیر دستگاهی را در زیرزمین گران کافه راه انداختند و آن را سینما «توگراف» نامگذاری کردند. سینما توگراف عکسهای متحرک نشان می داد . . .
حکومت پهلوی در چگونگی تحلیل پژوهشگران درباره اصلاحات ارضی بسیار حساس بود. به عبارتی همه می بایست در بحث از اصلاحات ارضی به تعریف و تمجید از عملکرد حکومت پهلوی می پرداختند. بنابراین در این زمینه محققان داخلی از هیچ گونه آزادی عملی برخوردار نبودند. در این میان اما دست پژوهشگران خارجی بیشتر باز بود . . .
ایران در دوره قاجار در قیاس با تمدن غرب روند زوال خود را در پیش گرفته بود. در فرایند عقب ماندگی ایران، بیشترین آسیب را مردم می دیدند که ناچار بودند به طور همزمان ظلم و جور داخلی و خارجی و به عبارتی استثمار ناشی از دو عامل استبداد و استعمار را تحمل کنند . . .
جشن هنر شیراز به ابتکار فرح پهلوی از تاریخ 1346 تا 1356 شمسی، در شیراز برگزار شد. ماهیت و سمت وسوی اصلی تمامی برنامه های این جشن، رویکرد ضد دینی و اسلامی داشت و در مجموع 11 بار با حضور هنرمندان ایرانی و خارجی در خرابههای تخت جمشید و نقش رستم، تالارهای هنری شیراز و خانههای قدیمی و خیابانهای شهر گل و بلبل برگزار شد . . .
رابطه میان اسدالله علم و محمدرضا پهلوی از دو جهت قابل تامل و توجه است. اول اینکه او به واقع مصداق یکی از نخبگانی است که می توان از او تحت عنوان غلام خانه زاد شاه یاد کرد. نوع توصیف او از فرزندان شاه و تعامل او با خود شاه به خوبی بیانگر این مسئله است. دوم که به نوعی نتیجه اولی است، اعتماد عمیقی است که میان این دو وجود دارد . . .
بارها و بارها این نکته مورد تاکید قرار گرفته که در دوره پهلوی اول و دوم مجلس ایران مجلسی فرمایشی بود و همه چیز در عمل توسط شاه رقم زده می شد. اما این مجلس فرمایشی چگونه شکل می گرفت؟ نمایندگان مورد نظر شاه چگونه انتخاب و یا به عبارتی انتصاب می شد؟ پاسخ این پرسش را می توان از نفیسی، یکی از شخصیت های سیاسی آن دوره شنید . . .
اگرچه رضاخان در آغاز سعی داشت با محدود نمودن فعالیت تیمورتاش به امور حزبی، آن را همچنان در راستای منافع رژیم خود سازماندهی نماید، اما به دلیل تعلق خاطر گردانندگان حزب به وزیر دربار شاه همواره از این هراس داشت که مبادا احزاب به پایگاه قدرت تیمورتاش و عمال تهدید کننده سلطنت تبدیل شود، لذا تصمیم به انحلال آن گرفت.
ناصرالدین شاه روزی که کشته شد هشتاد و پنج زن داشت. هر یک از زنان بزرگ یک دستگاه عمارت و حیات در اختیار داشتند. زنهای دیگر به تفاوت از یک تا سه اطاق داشتند. ناصرالدین شاه را بر رویهم بیست و هفت فرزند بود . . .
شخیصت امیر اسدالله علم را باید به حق یکی از بدنام ترین چهره های تاریخ معاصر ایران دانست. اسدالله علم که به قول مرحوم دکتر مصدق «جد اندر جد جاسوس انگلیس بود» طبق سنت خانوادگی از اوان جوانی به خدمت سازمان اینتلیجنس سرویس بریتانیا درآمد و تا آخرین نفس از خدمت به بیگانگان، وطن فروشی، هرزگی و مال اندوزی دست نکشید.